زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

لحاظ اجمالی





به احضار چیزی در ذهن به واسطه چیزی دیگر، به صورت مبهم می‌گویند.


۱ - توضیح



لحاظ اجمالی، مقابل لحاظ تفصیلی بوده و عبارت است از تصور و التفات نفس به چیزی از راه چیز دیگر که به گونه‌ای مبهم در ذهن حاضر می‌شود.
برای مثال، در وضع الفاظ ، تصور معنا شرط است، اما معنا دو گونه تصور می‌شود:
۱. خود معنا با تمام خصوصیات و جزئیات تصور گردیده و مورد التفات قرار می‌گیرد؛
۲. معنا از طریق کلی آن و به طور مبهم تصور می‌شود؛ یعنی کلی همانند آینه در نظر گرفته می‌شود و از راه آن به مصادیقش نظر می‌شود؛ برای مثال، چون مصادیق انسان، در وصف انسانیت مشترک می‌باشد، در صورتی که عنوان انسان تصور شود معنایش این است که مصادیق آن نیز به صورت اجمالی تصور شده است، چون بر مصادیق، عنوان انسانیت صادق است.
[۲] شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۳۱.
[۳] شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص (۵۸-۵۷).
[۴] کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۱، ص (۴۹-۴۸).
[۵] کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۲۴.


۲ - پانویس


 
۱. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۱، ص۲۱.    
۲. شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۳۱.
۳. شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص (۵۸-۵۷).
۴. کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۱، ص (۴۹-۴۸).
۵. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۲۴.


۳ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۶۹، برگرفته از مقاله «لحاظ اجمالی»۶۶۹.    

رده‌های این صفحه : لحاظ




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.